loading...

دنیای موازی من

Content extracted from http://asalmz.blog.ir/rss/?1744005301

بازدید : 39
چهارشنبه 23 بهمن 1403 زمان : 1:31
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دنیای موازی من

خانوادم خوشحالن پیششونم

اونجوری که میترسیدم نشد

اومدم خونه، بابام تنها بود احتمال دادم باهام قهر باشه اما سعی کردم اهمیت ندمو انگار که هیچی نشده صمیمی‌باشم!!

پلنم جواب داد بابام صمیمیو گرم باهام روبرو شد نشستیم گپ زدیم راجب کار

بعدش مامانم اومد مامانم کلا مهربونه استرس اونو نداشتم

بعدشو خواهرم اومد ازونم میترسیدم که غر بزنه اما نزدو چیزای خنده دار برام تعریف کرد

الانم میخوام کنار مامان بابام بخوابم مث بچگیام 🤩

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 9
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 175
  • بازدید کننده امروز : 176
  • باردید دیروز : 13
  • بازدید کننده دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 176
  • بازدید ماه : 234
  • بازدید سال : 3452
  • بازدید کلی : 3452
  • کدهای اختصاصی