دختر خاله مامانم زنگ زده (تقریبا همسنیم) میگه زنگ زدم حال مرغتو بپرسم (هفته پیش بیرون بودیم من یه عروسک خنده دار مرغ دیدم خوشم اومد خریدم!) میگم مرضیه جان امتحان دارم استرس دارم میگه چه خوب پس به موقع زنگ زدم!! (خودش معلمه) میگم بلانسبتت یه استاد بیشعور دارم نمیفهمه دم عید تایم امتحان نیست
+ اتفاقا خیلی میفهمه (غش غش میخنده)
# قطع میکنی برم بخونم؟
+ میدونستی بعد حرف زدن با من کیفیت مطالعت میره بالا و متوجه میشی اینهمه خوندی فقط کمیت بوده؟!
# اره عزیزم میدونم فقط قط کن اگه کارم نداری
+ دم خونتونم ساک جمع کردم بریم شمال!!! (خونش غرب تهرانه باسن گشاده عالمه بدون شوهرشم هیچ جا نمیرهها)
# باشه عزیزم وایسا الان میام پایین!!!
+ هوس ژله کردم ژله درست کردم اخه روزه ام
# ماشالا دم افطاری خوب انرژی داریا انقد کرم میریزی روزت باطل نشه؟؟!
+ اتفاقا کل روز بی حال بودم فهمیدم امتحان داری هورمونام تنظیم شد
#قطع کنیم عزیزم؟
+ توام ژله درست کن
# دوس ندارم، کاری نداری خداحافظ
+ قبل ماه رمضون ببینیم همو
# چهارشنبه بعد کلاسم هرچقد خواستی میبینمت
+ من فقط میخواستم حال مرغتو بپرسم خداحافظ
...