loading...

دنیای موازی من

Content extracted from http://asalmz.blog.ir/rss/?1744005301

بازدید : 0
يکشنبه 13 ارديبهشت 1404 زمان : 0:31
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دنیای موازی من

چرا یادم نبود یکشنبه ۱۴ام امتحان فنی حرفه‌‌‌ای دارم و بلیط برگشتو برا امروز گرفتم؟؟؟؟

نابود و خسته و استرسیم صدتا قرص معده خوردم اما بازم حالت تهوع و سنگینی معده دارم ...

خداااا خسته شدم ازین حجم دغدغه و پریشون احوالی ☹️

بازدید : 0
شنبه 12 ارديبهشت 1404 زمان : 21:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دنیای موازی من

اینجا یه هتله شاید بشه گفت تنها هتل دور حرمه که انقد نزدیک و مشرفه

ما همیشه میایم اینجا چون مامانیم دوس داره از هتلشم حرمو ببینه

شیشه‌های قدی، ویو گنبد امام رضا ... حتی رو تخت هم ویو حرمه ... خیلی جالبه

.

.

.

غروبه .. اذان گفتن... هوا گرگ و میشه... تنها نشستم هتل ... ازین بالا با پنجره‌های بسته، همهمه جمعیت و صدای دعا و نماز نمیاد ... فقط موزیک سیاوش قمیشیپلی هست ...

تو بارون که رفتی

شبم زیرو رو شد

یه بغض شکسته

رفیق گلو شد ...

و تصویر حرم و جمعیت و چراغهای روشن جشن تولد دهه کرامت ...

ترکیب عجیبیه اولین بار بود تست کردم

بازدید : 0
شنبه 12 ارديبهشت 1404 زمان : 10:17
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دنیای موازی من

هر ادمی‌یه جوری به وجد میاد

( به وجد میاد ینی انگار لاتاری برده انگار ده سال جوون شده انگار تازه متولد شده ... کلا بهترین انگار ذهن ادمه )

اکثر ادما وقتی خودشونو بروز بدن به وجد میان

یکی دلبری میکنه، یکی پولشو به رخ میکشه، یکی دینشو، یکی ظاهرشو، یکی سوادشو و ...

امروز یه به رخ کشیدن عجیب دیدم ... یه نفری که نه هنریه نه از سینما سر درمیاره نه فیلم میبینه، برای به رخ کشیدن خودش پیش یه شخص هنری که خودش قبولش داره، نشسته فیلنامه نوشته بده طرف بسازه!!!! که بعدش همه جا تعریف کنه فیلنامه فلانیو من نوشتم! برای من خیلی عجیبه همچین چیزی

چرا ادم باید برای پز دادن زندگی کنه؟

چرا باید پز دادن ادمو به وجد بیاره؟؟؟

- نظرتون راجب پز دادن‌های زیر پوستی چیه؟😁

- - چه چیزی شمارو به وجد میاره؟

بازدید : 1
شنبه 12 ارديبهشت 1404 زمان : 10:17
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دنیای موازی من

تو مترو داشتم میدوییدم به کارام برسم یهو یه خانوم چادری همسنای مامانم صدام کرد

تو دلم گفتم یا خدا الان میخواد بخاطر شال افتادم، روزمو خراب کنه که ؛ با مهربونی پرسید خانوم کجا موهاتو لایت کردی؟

انقد شوکه شدم از سوالش که با مکث گفتم نمیدونم شمارشو میدم بهت

گفت فویلی بود گفتم بله

- فویلی چقد میگیره؟

😐 کلی حساب کرد

- گفتی چه رنگی میخوای؟

بلوند روسی!

- اسم سالنش چی بود؟

بخدا نمیدونم خانوم فامیل دوستمه شمارشو میدم برو پیشش سمت تهرانپارسه بگو مدل غزال میخوام منو میشناسه

- من بخاطر رنگ موی شما از مترو پیاده شدم اومدم دنبالت بپرسم!!!

مشکلی نیست زنگ بزنید

- پشت موهاتونم خوب شده

مرسی ( اینجاهاش هم کلافه شده بودم هم خندم گرفته بود اما بقدری خانومه وایب مثبتو مادرانه داشت نمیتونستم چیزی بگم)

خدانگهدار

.

.

.

هنوز دارم میخندم به این صحنه، پشتکارش عالی بود😂

- امروز خیلی کار دارم از پنج صبح بیدارم از گرما خوابم نبرد

رفتم یه جا کار اداری

الان اومدم بازار

بعدش هفت تیر

بعدش کریمخان

بعدش عبدل اباد

حس یویو دارم😐

تازه این بین ممکنه برنامه دیگه هم بگنجونم!!!

- خیلی خوشحال شدم تولدمو تبریک گفتین مرسی از همتون

بازدید : 2
جمعه 4 ارديبهشت 1404 زمان : 21:56
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دنیای موازی من
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، یا ، ، ،

، ،
،
																				
،
،

، ، ،

برچسب ها
بازدید : 2
چهارشنبه 2 ارديبهشت 1404 زمان : 8:16
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دنیای موازی من

خوابم نمیبره

حال عجیبی دارم یه چیزی حالت دلشوره، غم، هیجان، عشق، نفرت، سستی و رخوت، انگیزه کوچیک! همش باهمه ... انگار میخوام برم سفر هم خوشحالو هیجانزدم و امیدوار ... هم غم غربت دارم هم دلم شور میزنه اونجا چی در انتظاره هم با خودم میگم سفر چی بود این موقع صبح ولش کن بخواب!!!

همش تقصیر مرواریده انقد بخاریو زیاد میکنه نصف شب از گرما خفه شدم از خواب پریدم دیگه خوابم نبرد (اخه کی تو اردیبهشت تو تهران بخاری روشن میکنه؟؟؟) غذا نمیخوره بدنش یخ میکنه فک میکنه سرده!!! حقم داره خونه من غذای خونگی پیدا نمیشه اما خب مگه من گفتم بیاد خودش خواسته بیاد پیشم بمونه 😁

کسی بیدار هست؟

چه خبر؟

برچسب ها
بازدید : 1
سه شنبه 1 ارديبهشت 1404 زمان : 14:36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دنیای موازی من

خیلی دوس دارم بنویسم اما انگاری خجالتی شدم رفتم تو خودم

شایدم حس بی اعتمادی و ناامنیم اومده بالا

مث قبلا نیستم که راحت بنویسمو حس خوب بگیرم

حس میکنم یکی منتظره یه چیزی بنویسم بیاد علیهم شورش کنه!!!

حسم خنده داره اما حسمه

حس اینکه همه برام بد میخوان من تنها موندم همش مشکل ایجاد میشه و همه باهام جنگ دارن 😟 خیلی کلافه کنندس این حس

الان دکترم بود میگفت نگاه کن به مخاطبات، مگه کسی تا حالا اذیتت کرده؟ مگه کسی حس بد بهت داده؟ تازه همه دوست دارن ... اما منم دلایل خودمو دارم ... یه سری ادما جلوت خوبن اما درونشون حسوده شایدم دست خودشون نیست

بعضیام کلا شمشیرو از رو میبندن همیشه باهات جنگ دارن ...

دوس ندارم اونایی که خوبن ناراحت شن این قلبا مال اوناس❤️🩷❤️🩷

بازدید : 2
شنبه 29 فروردين 1404 زمان : 13:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دنیای موازی من

خاله بزرگم همیشه کل عیدو میره شمال، بعد عید تازه میاد خاله بازی عیددیدنی راه میندازه توقعم داره همه به سازش برقصن ... مامانم که میرقصه اما من چند سال یکبار فقط برا اینکه قیافشون یادم نره تو یکی از مراسماشون شرکت میکنم

دیشب مامانم گفت ظهر میریم خونه خالت، شبم خونه دخترش!!!

گفتم من حوصله ندارم یکیشو میتونم بیام این مسخره بازیا چیه ظهر بریم خونه خاله، عصر دسته جمعی بریم خونه دخترش!!!

حالا الان زنگ زدم قرار شد همون شب بریم اول خونه خالم بعد دخترخالم... اینو میتونم تحمل کنم گرچه شرایط روحیم اصلا مناسب مهمونی شلوغ نیست...

.

.

.

خوشحالم که با خیال راحت میتونم تو تنهاییام غرق شم

بازدید : 2
شنبه 29 فروردين 1404 زمان : 7:06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دنیای موازی من

یه سری ادما خیلی زرنگن حساب شده کار میکنن تو اصلا متوجه نمیشی چیزایی که کنار هم بسادگی میچینن قراره در اینده چه زلزله مهیبی ایجاد کنه ... ظاهرا ساده‌‌ان‌و چیزایی که براشون پیش میاد قضا قدر و اینا مجبورن در مقابل قضاقدر خودشونو حفظ کنن، اما؛ به خودت میای میبینی قضاقدری درکار نیست چیدمانشونه ... مهارت عجیبیه ...

میروم خسته و افسرده و زار... سوی منزلگه ویرانه خویش

بخدا میبرم از شهر شما ... دل شوریده و دیوانه خویش

میبرم تا ز تو دورش سازم ... ز تو‌‌‌ای جلوه امید محال

میبرم زنده به گورش سازم ... تا ازین پس نکند یاد وصال

.

.

.

‌سخته خیلی ...

بازدید : 3
جمعه 28 فروردين 1404 زمان : 15:56
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دنیای موازی من

اخلاق مهمترین چیز تو هر رابطه ایه

تو میلیاردر باش هر روز پول بریز به پای رابطت اما دوزار اخلاق نداشته باش ببین چی میشه حتی پولکی ترین ادما هم باهات نمی‌مونن نهایت دوری و دوستیو انتخاب کنن و فقط پولتو بگیرن. اگه غیر این دیدین فحش بدین بهم😂

هروقتم دیدین کسی داره خوبی میکنه داره سازگاری میکنه از حماقتش نیست از بزرگیشه پس نذارین به حساب وظیفه چون یهو به خودتون میاین میبینین طرف خسته شد رفت ... خوبه ادم قدرشناس باشه ...

- یه کبوترو دیدم جلو مترو کنار دستفروشا و اونهمه ادم رو زمین داره راه میره، وایسادم نگاش کردم چرا نمیپره ... دیدم دمشو چیدن ... نمیتونست پرواز کنه ... مجبور بود راه بره ... خدا کنه گربه نخورتش ... بی اختیار گریم گرفت دست خودم نبود ...

- یه دست فروش کلی گلهای خوشگل داشت یه دسته گل رز صورتی با زرورق صورتی، خیلی دلمو برد اما به خونم دوره بخرم خراب میشه ... دلم کادوی دسته گل خواست☹️

- غمگینم و ...

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 9
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 12
  • بازدید کننده امروز : 13
  • باردید دیروز : 33
  • بازدید کننده دیروز : 34
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 64
  • بازدید ماه : 57
  • بازدید سال : 3275
  • بازدید کلی : 3275
  • کدهای اختصاصی